این مقاله میخواهم راههایی را که زوجدرمانی میتواند به این مشکلات کمک کند، با بحث در مورد سه نتیجه ممکن ارائه کنم. امیدوارم این کاوش برخی از این «راز» را رفع کند، و به خوانندگان کمک کند تا بفهمند که موفقیت زوج درمانی بیشتر به زوجی که به دنبال آن هستند، مربوط می شود تا درمانگر که آن را اجرا می کند . این تلاشی برای مسئول ساختن یک زوج برای هر گونه شکست زوج درمانی نیست، بلکه بیشتر برای تأکید بر نقش آنها در موفقیت آن است - به اصطلاح، پوست خود را در بازی تقویت کنند. برای مشاوره ازدواج در تهران با گروه ویان تماس بگیرید.
زمانی بود که زوج درمانی به عنوان آخرین راه حل برای یک ازدواج شکسته تلقی می شد. امروزه، بیشتر از کار انفرادی، انگ نسبت به کار زوجین وجود دارد. خوشبختانه، این تصور در طول زمان در حال تغییر است، به طوری که بسیاری از زوج ها اکنون در ابتدای روابط خود به دنبال کمک هستند تا راهی برای جلوگیری از مشکلات پیش رو.
با این حال، همچنان تصورات نادرستی در مورد آنچه که زوج درمانی واقعاً می تواند انجام دهد وجود دارد . کاری که نمی تواند انجام دهد این است:
- رابطه خود را "تعمیر" کنید
- برای شما تصمیم بگیرید که آیا باید با هم بمانید یا از هم جدا شوید (اگرچه ممکن است در تصمیم گیری در این مورد به شما کمک کند)
- اگر هیچ یک از طرفین مایل به ایجاد تغییراتی نیستند، رابطه جنسی خود را بهبود بخشید (یا دوباره آن را شروع کنید).
به زبان ساده، کار یک زوج درمانگر کمک به زوج ها برای گفتگوهای دشوار است . گفتگوهای دشوار اصلی که زوج ها برای انجام آن تلاش می کنند اغلب مربوط به رابطه جنسی، پول، فرزندپروری و احترام است. انجام این گفتگوها ممکن است دشوار باشد زیرا داشتن آنها مستلزم این است که حالت تدافعی و انتقادی را کنار بگذاریم و بررسی کنیم که مایلیم از چه چیزی "تسلیم شویم" تا رابطه، نه فرد، بتواند "برنده" شود. این می تواند بسیار چالش برانگیز باشد اگر زن و شوهری ارزش های متضادی در این زمینه ها داشته باشند، اما غیرممکن نیست!
پس بیایید ببینیم چه اتفاقی میافتد وقتی یک زوج برای کمک به مکالمات دشوار خود وارد درمان شوند. نتایج احتمالی چیست؟
هیچ چیز تغییر نمی کند: بیایید با خبر بد شروع کنیم. به بیان ساده، تغییر نیازمند یک عمل است ، نه فقط یک قصد . بسیاری از زوجها واقعاً میخواهند روابطشان بهبود یابد، اما وقتی سعی میکنند رفتارشان را تغییر دهند، با موانعی روبرو میشوند. این موانع می توانند از درون یا بیرون افراد در یک رابطه ایجاد شوند و می توانند آنقدر دلسرد کننده باشند که این روند حتی قبل از شروع متوقف شود.
با این حال، وقتی موانع ظاهر می شوند، همه چیز از دست نمی رود. آنها می توانند نشانه ای باشند که چیزی در حال حرکت است . موانع اغلب باورهای منفی ای هستند که افراد سال ها با خود حمل می کنند و در رابطه با خود آورده اند. باورهای منفی روشهای شرمآوری برای اندیشیدن درباره خودمان هستند که یا توسط دیگران، نهادها یا فرهنگ به ما تحویل داده میشوند، یا نتیجهگیریهایی که از خودمان بر اساس واکنش جهان به ما انجام میدهیم. ما همیشه از آنها آگاه نیستیم تا زمانی که در روابط ظاهر شوند یا زمانی که در تلاش برای پذیرش تغییر هستیم.
صرف نظر از اینکه چرا در مقابل عمل مقاومت می کنیم، بدون آن هیچ چیز تغییر نخواهد کرد . به همین دلیل است که میخواهم مطمئن باشم که یک زوج حاضرند قبل از کار با آنها در درمان اقدام کنند، زیرا بدون آن تمایل، از عدم نتیجه ناامید میشوند و به عنوان نشانه ای از ناامید بودن رابطه و باید پایان یابد. .
جدایی یا طلاق: در حالی که این گزینه ای است که بسیاری بدون وارد شدن به زوج درمانی آن را انتخاب می کنند، حتی زمانی که با یک درمانگر روی رابطه خود کار می کنید، همچنان یک گزینه است. با این حال، زوجهایی که پس از یک دوره زوجدرمانی تصمیم به جدایی یا طلاق میگیرند، احتمالاً به دلایل درستی این کار را انجام میدهند ، در حالی که اکثر زوجهای دیگر به اشتباه به روابط خود پایان میدهند .
دو دلیل اصلی وجود دارد که زوجین در طول انجام زوج درمانی از هم جدا می شوند:
- آنها متوجه میشوند که دیگر (یا شاید هرگز) رویاهای مشترکی برای ارزشها/اهداف/روابط نداشتهاند، و این باعث میشود که آنها افراد مناسبی نباشند که بهتر میتوانند از یکدیگر دور شوند.
- آنها متوجه می شوند که دیگر هیچ رابطه ای برای نجات وجود ندارد.
به عنوان درمانگر آنها، هرگز این تصمیم را برای آنها نمیگیرم - اما ممکن است در مورد آنچه در اتاق مشاهده میکنم سؤال بپرسم. این به تصمیم زوج بستگی دارد که آیا می خواهند با هم بمانند یا نه. یکی از چیزهایی که همیشه به آنها می گویم عبارتی است که از استادم، دکتر والتر براکلمانز دریافت کردم، که به زوج ها می گفت: "من برای رابطه شما می جنگم تا زمانی که دلیل خوبی به من بدهید که این کار را نکنم."
بسیاری از زوج ها به دلیل "ناسازگاری" از هم جدا می شوند. من اینجا هستم تا به شما بگویم که این مفهوم یک افسانه است! ناسازگاری نشان میدهد که تفاوتها در علایق زوجها را از هم جدا میکند، و با این حال واقعیت این است که بسیاری از زوجها ازدواجهای طولانی و شادی دارند در حالی که علایق بسیار متفاوتی دارند. در عوض، این تفاوت گسترده در مقادیر است که می تواند نشان دهنده عدم تطابق باشد.
ارزش ها بیانگر آن چیزی است که برای ما مهم است و برخی از نمونه ها عبارتند از: داشتن خانواده، زندگی در کنار والدین، صداقت، احترام متقابل، معنویت، وفاداری، امانت. ما معمولاً 3-5 مقدار غیر قابل انعطاف داریم، اما حتی آنها نیز در طول زمان تغییر میکنند، بنابراین یافتن فردی که ارزشهایش با شما مطابقت داشته باشد تضمینی برای درازمدت نیست، اما ضرری هم ندارد! گفت و گوهای ارزشی تنها راه دیگری برای نشان دادن علاقه به دنیای درونی شریک زندگی تان است و اینکه چگونه ممکن است در طول زمان تغییر کند.
اگرچه روابط زمانی بهترین کار را دارند که ارزشهای کلیدی را به اشتراک بگذارند، اما بهطور خودکار معاملهشکنی نیست. همه چیز به احترام - و تمایل به کنجکاوی در مورد یکدیگر به جای قضاوت یا انتقاد برمی گردد . ارزشها میتوانند در طول زمان تغییر کنند، اما این بدان معنا نیست که یک رابطه باید پایان یابد، بلکه میتواند تغییر کند.
***
دلیل دومی که ممکن است زوجها در زوج درمانی از هم جدا شوند، این است که آنها متوجه میشوند که این رابطه قبلاً مرده است. چه چیزی به ما این امکان را می دهد؟ عدم علاقه
وقتی متوجه می شوم که یکی از طرفین احساس یا رویداد دردناکی را به اشتراک می گذارد، و عدم پاسخ همدلانه طرف مقابل را می بینم، شروع به نگرانی در مورد رابطه می کنم. فقدان پاسخ می تواند به دلایل زیادی خود را نشان دهد، اما اگر این اتفاق می افتد به این دلیل که فرد دیگر به درد و رنج شریک خود اهمیتی نمی دهد، رابطه عاطفی خود را از دست داده است. هیچ رابطه ای وجود ندارد که بتوانم پس انداز کنم. این اتفاق نمیافتد به این دلیل که یکی از شرکا یک فرد سرد و بیتوجه است، بلکه به این دلیل است که آنها دیگر به زندگی درونی شریک خود اهمیت نمیدهند. این ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد و اغلب در یک دوره زمانی اتفاق می افتد.
این به عنوان زوجی معرفی می شود که وارد می شوند زیرا رابطه هنوز برای یکی زنده است، اما برای دیگری نه. این می تواند بسیار دردناک باشد، اما ماندن با کسی که دیگر علاقه ای به شما ندارد، حتی دردناک تر است. من فکر می کنم زنده ماندن در یک جدایی راحت تر از یک ازدواج بد است. این زوجها هنوز هم میتوانند در زوجدرمانی کار کنند، اما تمرکز از اتصال آنها به حل مسئله تغییر میکند – برای اینکه از یکدیگر حرکت کنند، چه چیزی باید بفهمند؟
چه چیزی باعث می شود یک رابطه ارتباط خود را از دست بدهد؟ خوب، دلایل اصلی که من می بینم، رنجش های حل نشده ای است که به تحقیر تبدیل شده است ، نقض اعتماد که به عنوان "غیر قابل بخشش" تلقی می شود، عدم احترام و درک متقابل، و قطعاً بیماری روانی تشخیص داده نشده، خشونت خانگی یا سوء مصرف مواد. از دست دادن می تواند در یک دوره زمانی طولانی یا در پاسخ به یک نقض خاص رخ دهد، اما این به هر فردی بستگی دارد که برای اتصال مجدد تلاش کند، در غیر این صورت رابطه شروع به قطع شدن و مرگ خواهد کرد.
زوجدرمانی میتواند به زوجها کمک کند تا سرزنش را کنار بگذارند و نقشی را که هر کدام در رابطهشان به این مکان داشتهاند فکر کنند، در حالی که به ایجاد درک جدیدی در مورد اعمال یکدیگر کمک میکند و منجر به درک بیشتر میشود. این درک آن آغاز همدلی، بازسازی اعتماد و ارتباط مجدد است.
کار را انجام دهید: برای تکمیل کاوش خود در مورد سه نتیجه زوج درمانی، اجازه دهید به نتیجه بهینه نگاه کنیم – انجام کار! واقعیت این است که این گزینه واقعاً تنها چیزی است که باعث تغییر در یک رابطه زوجین می شود. مهم نیست که درمانگر چقدر باهوش یا ماهر باشد، اگر زن و شوهر کار را به خانه نبرند و وارد تعاملات خود نشوند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.
پس کار چیست؟ خب، در دفترم، ابتدا موافقت زوجها را میگیرم که میتوانم کارم را انجام دهم – که این است که آنها را برای داشتن مکالمات دشوار موفقتر راهنمایی کنم. گاهی اوقات این بدان معنی است که من نیاز دارم آنچه را که می خواهند بگویند قطع کنم – و این می تواند برای برخی چالش برانگیز باشد. کار در این لحظه این است که مشتری خودش را تنظیم کند و هر احساسی را که در آن لحظه برای او ایجاد می شود، «کنار بگذارد». این سخت تر از آن است که به نظر می رسد! اما بدون این تمایل، گفتگو از مسیر خارج خواهد شد و چیزی تغییر نخواهد کرد.
ثانیاً، زن و شوهر باید کاری را که در خانه انجام می دهند تغییر دهند . این میتواند مستلزم فهرست کاملی از چیزها، یا شاید فقط چند تغییر باشد، اما بدون اقدامی برای تمرین مهارتها در خانه، دوباره، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد . زوجها مجبور نیستند کل خانه را زیر و رو کنند – جان گاتمن میگوید که مهمتر این است که «اغلب کارهای کوچک» را بهعنوان راهی برای بیکار نگهداشتن موتور ارتباط رابطه انجام دهیم، نه اینکه مجبور باشیم آن را دوباره راهاندازی کنیم. زمانی که ما نیاز به ارتباط داریم
یکی دیگر از اقداماتی که می تواند کمک زیادی کند، زمانی است که افراد کار خود را با یک درمانگر فردی دنبال می کنند. همانطور که ما آسیبپذیریهایی را که هر یک از شریکها وارد رابطه کردهاند آشکار میکنیم، این وظیفه هر یک از طرفین است که به این آسیبپذیریها توجه کند نه اینکه دیگری را مسئول «رفع» آنها کند. درمان انفرادی می تواند کمکی عالی برای کار زوجین باشد به طوری که در جلسه زوجین می توان به جای فرد، روی رابطه متمرکز شد.
وقتی به زوجها میگویم که برای داشتن یک رابطهی سالم کار وجود دارد، کمی از آنها انتقاد میکنم. میتونم بفهمم چرا ما طوری بزرگ شدهایم که معتقدیم عشق کار نمیبرد – این نوعی چسب جادویی است که خود را حفظ میکند، و این مطلقاً درست نیست مگر اینکه از عشق والدین به فرزند صحبت کنید. عشق واقعی مستلزم تلاش برای تداوم است ، زیرا این تلاش است که نشان دهنده مراقبت و علاقه به دیگری است ، نه انفعال. عشق واقعی یک فعل است نه یک اسم! مراقبت در عمل است . و وقتی زوجها این چارچوب تلاش را میپذیرند، آن را بهعنوان یک ژست عاشقانه میبینند تا یک تعهد یا وظیفه.
نکته اصلی این است که کار می کند. پس کار را انجام دهید!
***
هر زمان که شخصی بخواهد زندگی خود را بهبود بخشد یا تغییر دهد، اقدام و تلاشی لازم است، حتی اگر آن اقدام یا تلاش برای انجام کمتر باشد . و برای کسانی که نمی دانند چه اقداماتی باید انجام دهند، عاقلانه است که به دنبال یک متخصص برای راهنمایی و پشتیبانی باشند. این چیزی است که یک زوج درمانگر می تواند ارائه دهد، اما یک درمانگر خوب همچنین آمادگی و تمایل یک زوج برای انجام کار را ارزیابی می کند، به همان روشی که یک مربی شخصی تعهد شما را به یک برنامه ورزشی ارزیابی می کند.
درمانگران میتوانند پیشرفت شما را راهنمایی کنند، اما زوج باید موتور را روشن کنند ، و به همین دلیل است که من این سه گزینه را به هر زوجی که وارد مطب من میشوند ارائه میکنم – میخواهم از آنها دعوت کنم تا آنجا که میخواهم برای بهبود روابطشان تلاش کنند.
- پنجشنبه ۰۳ آبان ۰۳ ۰۹:۴۴
- ۴ بازديد
- ۰ نظر