سیب سلامتی

اطلاعات روز پزشکی و روانشناسی

من را در شبكه هاي اجتماعي دنبال كنيد

اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD)

اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) شایع ترین اختلال سلامت روانی است که در کودکان یافت می شود و حدود 9 درصد از جوانان زیر 17 سال را تحت تاثیر قرار می دهد.

تشخیص ADHD نیاز به ارزیابی مناسب از یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی دارد. برای کودکان تا 17 سال، حداقل شش علامت باید شناسایی و حداقل برای چند ماه وجود داشته باشد. تشخیص ADHD می تواند دشوار باشد زیرا برخی از علائم برای کودکان خردسال حتی بدون این اختلال رایج است.

علائم شامل، اما محدود به موارد زیر نیست:

  • ناتوانی در توجه
  • بی سازمانی
  • از دست دادن یا فراموش کردن چیزها
  • مدام در حال حرکت
  • صحبت کردن مکرر یا سریع
  • صحبت کردن و عمل کردن بدون فکر کردن
  • مشکل در نوبت گرفتن
  • تلاش برای صبور بودن
  • مکرراً صحبت دیگران را قطع می کند

درمان

مشاوره، داروها و رفتار درمانی می تواند به کاهش علائم ADHD کمک کند، اما یافتن بهترین گزینه درمانی برای فرزندتان ممکن است زمان ببرد. دارو ممکن است به کاهش شدت یا دفعات علائم کمک کند، اما درمانی برای این اختلال نیست.

اختلال اضطرابی

اضطراب می تواند برای کودکان خردسال یک احساس ترسناک و طاقت فرسا باشد. بین سال‌های 2016 تا 2019، تقریباً 9.5 درصد از کودکان (حدود 6 میلیون) بین 3 تا 17 سال مبتلا به اختلال اضطراب تشخیص داده شدند.

علائم هشدار دهنده اضطراب در کودکان عبارتند از:

  • اضطراب جدایی (ترس هنگام دوری از یک عزیز یا والدین)
  • فوبیای شدید
  • تحریک پذیری
  • مشکل در خواب
  • سردرد
  • معده درد
  • نگرانی در مورد آینده یا اتفاقات "بد" (اختلال اضطراب عمومی)
  • ترس از رفتن به مدرسه یا حضور در جمع (اختلال اضطراب اجتماعی)

علت اختلالات اضطرابی اغلب نامشخص است. با این حال، برخی از عوامل مؤثر عبارتند از ژنتیک، شیمی مغز، رویدادهای زندگی (مانند حرکت یا شروع مدرسه)، یا رویدادهای آسیب زا.

درمان

درمان اضطراب در کودکان شامل نوعی مشاوره، از جمله روان درمانی (که گفتار درمانی نیز نامیده می شود)، درمان شناختی-رفتاری یا خانواده درمانی است. در موارد خاص، داروهای تجویزی ممکن است علائم را کاهش دهند. با این حال، دارو به تنهایی درمانی برای اضطراب نیست و باید بخشی از یک برنامه درمانی باشد که شامل مشاوره است.

افسردگی

کلینیک کلیولند گزارش می دهد که 3 درصد از کودکان افسردگی را تجربه می کنند که 13.3 درصد از بزرگسالان جوان 12 تا 17 ساله را تحت تاثیر قرار می دهد. برای افراد در هر سنی رایج است که افسردگی را تجربه کنند، اما علائم باید برای دو هفته یا بیشتر باقی بماند تا تشخیص اختلال افسردگی را تضمین کند. .

علائم عبارتند از:

  • احساس بی ارزشی یا ناامیدی
  • عزت نفس پایین
  • تغییرات در اشتها
  • از دست دادن علاقه به فعالیت ها
  • کاهش عملکرد در مدرسه
  • کناره گیری از اعضای خانواده یا دوستان
  • زیاد خوابیدن
  • سطوح انرژی پایین
  • افکار خودزنی

اگر این یک وضعیت اضطراری است، لطفاً با 911 یا خط کمکی پیشگیری از خودکشی به شماره 8255-273-800-1 تماس بگیرید.

درمان

درمان شناختی رفتاری اغلب برای درمان افسردگی در کودکان استفاده می شود ، زیرا به آنها کمک می کند تا الگوهای تفکر و رفتارهای منفی را درک کنند و تغییر دهند. روان درمانی همچنین می تواند به کودکان کمک کند تا فرآیندهای فکری خود را کشف و درک کنند. در موارد شدید، ممکن است دارو برای کاهش علائم تجویز شود، اما باید بخشی از یک برنامه درمانی باشد که شامل مشاوره با یک متخصص سلامت روان است.

اختلالات خوردن

انجمن روانپزشکی آمریکا اختلالات خوردن را به عنوان شرایط رفتاری با عادات غذایی ناسالم تعریف می کند. دو نوع اصلی از اختلالات خوردن اغلب در دوران کودکی شروع می شود و تا بزرگسالی ادامه می یابد: بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی.

بی اشتهایی عصبی یک بیماری روانی جدی است که بر نحوه نگرش فرد به بدن خود تأثیر می گذارد. بی اشتهایی که معمولاً به عنوان گرسنگی از خود نشان داده می شود، بالاترین میزان مرگ و میر را در بین هر تشخیص روانپزشکی دارد. پرخوری عصبی معمولاً مستلزم رژیم گرفتن با پرخوری غذاهای پرکالری و به دنبال آن روزه گرفتن، استفراغ، ورزش شدید یا مصرف ملین است.

اختلالات خوردن تا حد زیادی بر زنان تأثیر می گذارد، که معمولاً بین 12 تا 25 سالگی ایجاد می شوند. بسیاری از پسران و مردان جوان هر سال با هم مبارزه می کنند. 25 درصد از افراد مبتلا به اختلال خوردن را مردان تشکیل می دهند که منجر به این می شود که 10 میلیون مرد در مقطعی از زندگی خود از اختلال خوردن رنج می برند. متأسفانه، تعداد واقعی بیشتر از آن چیزی است که گزارش شده است، زیرا بسیاری از مردان به دلیل انگ مداوم به دنبال کمک نیستند.

اختلالات خوردن چیزی بیش از خوردن ناسالم است. آنها شرایط پزشکی جدی هستند که می توانند باعث عوارض پزشکی شدید شوند.

علائم هشدار دهنده اختلالات خوردن عبارتند از:

  • سرگیجه یا غش
  • دوره های قاعدگی قطع شده یا نامنظم
  • عدم تحمل سرما
  • سوزش سر دل و رفلاکس
  • افسردگی، تحریک پذیری، تمرکز ضعیف و خستگی
  • خوردن بیش از حد تا زمانی که به طور ناراحت کننده سیر شود
  • تنها غذا خوردن

درمان

پس از تشخیص از طریق معاینه فیزیکی و ارزیابی روانشناختی، درمان می تواند آغاز شود. ممکن است این کار به صورت تیمی با پزشکان، متخصصان تغذیه، متخصصان سلامت روان و سیستم حمایتی فرزند شما انجام شود. روان درمانی اغلب برای صحبت در مورد رابطه آنها با غذا استفاده می شود. در موارد شدید ممکن است بستری شدن در بیمارستان توصیه شود.

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی یک بیماری روانی است که تقریباً 2 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد. ممکن است تشخیص آن دشوار باشد زیرا علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است و حتی در طول زمان تغییر می کند. به گفته موسسه ملی سلامت روان ، اختلال دوقطبی با شیدایی شدید و به دنبال آن افسردگی مشخص می شود.

علائم عبارتند از:

  • افسردگی (احساس غمگینی یا ناامیدی)
  • اضطراب (احساس نگرانی، عصبی، استرس)
  • تحریک پذیری ( طغیان ناگهانی عصبانیت )
  • شادی گسترده و شدید
  • مشکل در خواب بدون احساس خستگی
  • غم و اندوه مکرر و بی دلیل
  • خوردن زیاد یا ناکافی
  • مشکل در تمرکز
  • نوسانات خلقی شدید
  • عزت نفس پایین

درمان

درمان مداوم اختلال دوقلو که توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی هدایت می شود شامل داروها و روان درمانی است. اگر کودک شما برای اختلال دوقطبی دارو مصرف می کند، زمانی که نوسانات خلقی او شدیدتر شد، دارو را قطع نکنید.

 

مشاوره ازدواج بر روابط و ازدواج متمرکز است. معمولاً به آن زوج درمانی یا ازدواج درمانی نیز گفته می شود. مشاوران ازدواج برای کمک به زوج ها در تشخیص مشکلات رابطه و ایجاد راه حل های عملی آموزش دیده و دارای گواهینامه هستند.

درمان مکانی امن برای زوجین خواهد بود تا در مورد احساس واقعی خود صحبت کنند. ارتباط آزاد برای حل مشکلات زناشویی حیاتی است و مشاوره ازدواج (یا حتی مشاوره قبل از ازدواج) یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، رسیدن به درک متقابل، و چگونگی پیشروی به عنوان یک زوج یا دوستانه است. پایان دادن به ازدواج، در صورتی که این انتخاب مناسب برای زوج است.

هدف مشاوره ازدواج این است که به زوج ها ابزار لازم برای درک یکدیگر و حل تعارضات را بدهد. در حالی که زوج ها اغلب در هنگام آشفتگی به مشاوره روابط مراجعه می کنند، در هر مرحله رابطه مفید است. مشاوران ازدواج می توانند به زوج ها در موارد زیر کمک کنند:

  • حل و فصل اختلافات مالی
  • آموزش نحوه برقراری ارتباط در یک رابطه 
  • بهبود حل تعارض
  • شناسایی و رسیدگی به مسائلی که بر روابط تأثیر می گذارد
  • کار روی مسائل اعتماد در یک رابطه
  • بازپس گیری جرقه یا ایجاد صمیمیت
  • غلبه بر خیانت در یک رابطه
  • رفع اختلاف نظر در مورد سبک های فرزندپروری
  • صرفه جویی در ازدواج برای جلوگیری از طلاق
  • یافتن راهی سالم برای پایان دادن به یک رابطه

انواع مشاوره ازدواج

مانند مشاوره فردی، ازدواج درمانی نیز از رویکردها و تکنیک های مختلفی استفاده می کند. کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع مختلف زوج درمانی به شما کمک می کند تا مشاور مناسب را پیدا کنید. 

  • روش گاتمن زوج درمانی: روش گاتمن که توسط روانشناسان متاهل جان و جولی گاتمن ابداع شده است، بر رفتارهای مضری تمرکز دارد که به روابط آسیب می زند و باعث مشکلات ازدواج می شود . این رفتارها می تواند شامل حالت تدافعی، انتقاد، سنگ اندازی یا تحقیر باشد.
  • مشاوره تشخیص: زوج ها گاهی اوقات در صفحات مختلف در مورد پایان دادن به روابط هستند. مشاوره تشخیص یک شکل کوتاه مدت از درمان است که برای کمک به دو نفر طراحی شده است تا تصمیم بگیرند قدم بعدی آنها چیست.
  • درمان متمرکز بر راه حل: این سبک مشاوره به زوج ها کمک می کند تا راه حل هایی برای مشکلات یا اختلافات خاص پیدا کنند. با کمک یک درمانگر، زوج ها اهداف رابطه را تعیین می کنند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند .
  • درمان متمرکز بر عاطفی (EFT): EFT شامل بحث در مورد رویدادهای خاص و ناراحت کننده در رابطه است. این بحث‌ها می‌تواند به زوج‌ها کمک کند تا احساسات و رفتارهایی را که پشت آن اتفاق افتاده است را درک کنند.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT): در حالی که CBT اغلب برای درمان مسائلی مانند اضطراب و افسردگی استفاده می شود، مطالعات نشان می دهد که این یک شکل موثر از زوج درمانی است. می تواند مشکلات ارتباطی و حل تعارض را برطرف کند.

 

مانند سایر اشکال گفتار درمانی ، زوج درمانی نیز با هدف تسکین پریشانی افراد و بهبود عملکرد آنها در حوزه مهم زندگی انجام می شود. اما بر خلاف سایر اشکال درمانی، معمولاً سه طرف در اتاق علاوه بر روان درمانگر وجود دارد. هر یک از شرکا در زوج وجود دارد و خود رابطه وجود دارد. در یک عمل بسیار پویا، زوج درمانگر به طور بی طرفانه نیازها و علایق هر سه را متعادل می کند.

 

به طور معمول، زوج‌ها به دنبال درمان می‌روند، زیرا دیدگاه‌های متناقضی در مورد تجربیات یکسان دارند و یک یا هر دو طرف به شدت مضطرب هستند. غیرعادی نیست که یکی از طرفین بیشتر از دیگری به درمان بخواهد یا نسبت به آن امیدوارتر باشد.

در زوج درمانی چه اتفاقی می افتد؟

اغلب زوج درمانی به طور مشترک انجام می شود، یعنی با حضور هر دو طرف در جلسات. دیدن یا تماس با یکی از اعضای زوج به طور جداگانه گاهاً ضروری است، اما تقریباً همیشه برای به دست آوردن اطلاعات مهم برای رابطه و با اجازه دیگری انجام می شود. گاهی اوقات یک فرد به دنبال مشاوره زوجین به عنوان راهی برای ایجاد تغییر در یک رابطه آشفته است، معمولاً به این دلیل که شریک زندگی آنها تمایلی به شرکت در درمان ندارد.

 

احتمالاً درمانگر سؤالات زیادی می پرسد، از جمله برخی در مورد خانواده اصلی هر یک از شریک زندگی و برخی که باورها یا دیدگاه فرد را به چالش می کشد. زوج‌درمانگرها در اختلافات طرفی نمی‌گیرند، اما ممکن است رفتارهای فردی را که به مشکلات مفصلی کمک می‌کند، مطرح کنند. علم روابط کاملاً ثابت کرده است که هر دو طرف در اکثر مشکلات زوجین نقش دارند.

 

هدف درمان معمولاً نزدیک کردن شرکا به یکدیگر یا پایان دادن هوشمندانه یک شراکت است. در فرآیند حل معضلات، شرکا یاد می گیرند که برای شریک زندگی خود و خودشان شفقت داشته باشند، روش هایی را برای مدیریت سازنده احساسات منفی خود یاد می گیرند و احساساتی را که در ابتدا آنها را به سمت یکدیگر جذب می کرد، احیا می کنند.

 

بین جلسات، معمولاً از زوج ها خواسته می شود که بینش ها، رفتارها و مهارت های حل مسئله ای را که در درمان به دست می آورند، در خانه تمرین کنند.

طیف وسیعی از رویکردها برای زوج هایی که دچار مشکل هستند

تعدادی رویکرد برای زوج درمانی وجود دارد که درجاتی از تست های تجربی را پشت سر گذاشته اند. آنها ممکن است نظریه‌های مختلفی را در مورد رفتار رابطه‌ای منعکس کنند، اما یک هدف دارند: بهبود عملکرد زوج و تبدیل روابط به منبعی از معنای عمیق و رضایت برای هر دو شریک. اکثر زوج‌درمانگران در چندین روش آموزش دیده‌اند و در صورت لزوم به‌طور انعطاف‌پذیری از تکنیک‌های همه آنها استفاده می‌کنند. این موارد عبارتند از:

 
  • روش گاتمن: درمان توسط روانشناسان جان گاتمن - که پیشگام روش های اندازه گیری فرآیندهای تعامل بود - و همسرش جولی گاتمن، ابداع شد، درمان بر قدرت بسیار زیاد احساسات منفی برای آسیب رساندن به یک رابطه، اهمیت درخواست های مکرر برای ارتباط یا پاسخ، نیاز حیاتی تأکید می کند. برای ترمیم آسیب های ناشی از از دست دادن آن پیشنهادات، و ارزش به اشتراک گذاری دنیای درونی آنها. شرکا می آموزند که چگونه محبت و احترام را به عنوان وسیله ای برای ایجاد صمیمیت ابراز کنند و "نقشه های عشق" را که منعکس کننده دنیای روانشناختی شریک زندگی خود است بسازند.
  • درمان متمرکز بر هیجان، بازیابی پیوند فیزیکی و عاطفی زوج مضطرب را بهترین اهرم برای تغییر در رابطه می داند. درمانگر با تکیه بر نظریه دلبستگی ، شرکا را تشویق می کند که به آنچه در خشم یا بیگانگی آنها نهفته است دسترسی پیدا کنند و بیان کنند. افشای آسیب‌پذیری به ابزاری قدرتمند برای تحریک پاسخگویی شریک تبدیل می‌شود. با برقراری تماس، زوج‌ها منبعی تجدیدپذیر از آرامش متقابل دارند که به آنها امکان می‌دهد هر مشکلی را که با آن روبرو می‌شوند به طور مشترک حل کنند.
  • رابطه درمانی Imago به عنوان موضوع آن "دریافت عشقی که می خواهید" است. هدف آن این است که شرکای خود را قادر سازد تا ایده‌آل عشقی را که در اوایل زندگی از طریق دلبستگی به مراقبین ایجاد کردند، برآورده کنند. شرکا به نوبت گوش می دهند و صحبت می کنند. تکرار یا بازتاب آنچه دیگری می گوید برای نشان دادن درک. اعتبار بخشیدن به دیدگاه شریک زندگی خود؛ و به احساسات آنها ضربه می زنند.

بررسی اجمالی واژینوپلاستی

جدول زمانی بازیابی

بهبودی واژینوپلاستی متفاوت است. به طور کلی شش تا هشت هفته طول می کشد. دو هفته اول برای بهبودی بسیار مهم است. بیماران باید از انجام فعالیت های سنگین و بلند کردن اجسام سنگین خودداری کنند.

استراحت در این دوره کلیدی است. آنها همچنین باید از نشستن طولانی مدت برای جلوگیری از فشار بر ناحیه تناسلی خودداری کنند .

فرآیند شفا

روند بهبودی شامل چندین مرحله است. در ابتدا، تورم و ناراحتی شایع است اما با گذشت زمان کاهش می یابد. رعایت دستورالعمل های مراقبت های بعد از عمل برای بهبودی روان ضروری است.

بیماران باید در ماه اول اتساع واژن را شروع کنند. این تضمین می کند که کانال واژن عمق و عرض خود را حفظ می کند. استفاده از دیلاتور طبق راهنمایی جراح حیاتی است.

ملاحظات تنظیم خانواده

توجه به تنظیم خانواده قبل از واژینوپلاستی ضروری است. زایمان می تواند عضلات و بافت های واژن را به طور قابل توجهی تغییر دهد. این ممکن است بر نتایج دراز مدت جراحی تأثیر بگذارد.

زوج ها باید از قبل در مورد برنامه های آینده خود در مورد فرزندان صحبت کنند. این تضمین می کند که آنها تصمیم آگاهانه ای در مورد انجام جوانسازی واژن بگیرند .

مراحل اولیه بهبودی (1-2 هفته)

اهمیت استراحت

در دو هفته اول پس از واژینوپلاستی، استراحت بسیار مهم است . بیماران باید از بلند کردن اجسام سنگین و فعالیت های سنگین خودداری کنند. این دوره به بدن اجازه می دهد تا روند بهبود را به طور موثر آغاز کند.

بیماران اغلب در هنگام نشستن احساس ناراحتی می کنند. یافتن موقعیت های راحت و استفاده از بالشتک ها برای حمایت ضروری است.

مدیریت علائم

انسداد، تورم و کبودی در ناحیه تحت درمان از علائم شایع در این مرحله است. این علائم نشان می دهد که بدن در حال بهبود است.

برای مدیریت این علائم، بیماران باید توصیه های جراح خود را در مورد تسکین درد و مراقبت از محل جراحی برای جلوگیری از عفونت دنبال کنند.

محدودیت فعالیت

پرهیز از فعالیت های جنسی در این هفته های اولیه حیاتی است. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که روند بهبودی قطع نمی شود.

بیماران همچنین باید سایر اشکال فعالیت بدنی را برای کاهش خطر عوارض محدود کنند.

اطلاعات آماری اواسط بازیابی (4-6 هفته)

فعالیت های خفیف

پس از گذشت چهار هفته از روند بهبودی ، بیماران اغلب بهبودهای قابل توجهی را تجربه می کنند. آنها ممکن است برای از سرگیری برخی از فعالیت های خفیف احساس آمادگی کنند. با این حال، بسیار مهم است که با احتیاط ادامه دهید.

پزشکان معمولاً از انجام ورزش های شدید یا بلند کردن اجسام سنگین خودداری می کنند. مهمتر از همه، فعالیت های جنسی باید ممنوع باشد. این رویکرد محتاطانه به جلوگیری از عوارض کمک می‌کند و تضمین می‌کند که بهبودی به آرامی ادامه می‌یابد.

ریکاوری کامل

در هفته ششم، بسیاری از بیماران به لحظه مهمی در مسیر بهبودی خود می رسند. این دوره نشان دهنده گذار به سمت بهبودی کامل است. به تدریج بازگشت به فعالیت های عادی امکان پذیر می شود.

بیماران متوجه کاهش ناراحتی و بهبود نتایج جراحی می شوند. با این حال، آنها باید به خاطر داشته باشند که صبر و پایبندی به مراقبت های بعد از عمل کلیدی است. رعایت دقیق توصیه های پزشک در این مدت برای بهبودی مطلوب ضروری است.

 

 

با وجود تمام پیشرفتهای پزشکی لابیاپلاستی با لیزر جز پرطرفدارترین جراحیها به شمار میآید. دلیل خواهان این نوع جراحیها بودن، کم تهاجمی بودن آنها است. معمولا لابیاپلاستی با لیزر در مطب با بی حسی موضعی قابل انجام است.

به همین منظور بیمار عوارض بیهوشی جراحی را نخواهد  داشت. در عمل لابیاپلاستی با لیزر جراحی برای فرد سبکتر بوده و کمتر به بخیه نیاز خواهد داشت.

شایان ذکر است، تکنیک به کارگرفته شده کاملا بسته به تبحر جراح زیبایی زنان در نتیجه جراحی تاثیر گذار خواهد بود. سعی نمایید در انتخاب جراح خود دقت لازم را داشته باشید تا از بروز عوارض ناشی از جراحی و به کار گرفتن دستگاه های غیر استاندارد پیشگیری نمایید.

لابیاپلاستی با لیزر برای چه کسانی مفید است؟

این جراحی زیبایی برای افراد زیر مناسب است، زنانی که:

  • لابیای مینورشان بیش از حد بزرگ شده است.
  • سایز لابیای مینورشان به علت ورم ، سایش، باد کردن و زخم  تغییر میکند.
  • از ناهنجاری ورم مکرر، درد و احساس ناراحتی هنگام پوشیدن لباسهای تنگ، رنج میبرند.
  • سایز نامتعارف لابیای مینور در آنها، موجب مشکل در ظاهر و نازیبا شدن محل میشود.

عوارض عمل لابیاپلاستی با لیزر

عمل لابیاپلاستی با لیزر در صورتی که به درستی و توسط جراحی زیبایی زنان متبحر انجام گردد هیچ گونه عارضهای را برای فرد به همراه نخواهد داشت. برخی افراد از اینکه بر روی ناحیه کلیتوریس آنها تاثیر منفی بگذارد میترسند، به همین خاطر باید گفت عمل لابیاپلاستی هیچ گونه تاثیری بر روی این ناحیه نخواهد گذاشت.

عمل لابیاپلاستی با لیزر بهتر است یا جراحی؟

به چند دلیل عمده لابیاپلاستی با لیزر روش بهتری نسبت به جراحی است. 

برخی از این دلایل عبارتند از:

  1. نیاز به بیهوشی ندارد.
  2. به دلیل عدم نیاز به تجهیزات بیمارستانی در مطب قابل انجام است.
  3. مدت زمان انجام با لیزر حدود 10 تا 20 دقیقه است در حالی که مدت زمان جراحی بیش از 40 دقیقه میباشد.
  4. هزینه کمتری نسبت به جراحی دارد زیرا هزینههای بیمارستانی و اتاق عمل را شامل نمیشود.
  5. نیاز به بخیه نداشته در نتیجه امکان ایجاد پوست اضافه وجود ندارد یا جای زخم برجای نمیگذارد.
  6. عوارضی از جمله عفونت و خونریزی بعد از اتمام کار وجود ندارد.

 

من این را برای افراد متاهل و زوج هایی که از نقطه خودیاری گذشته اند، نوشته ام و به دلیل "دانش رایج" فکر می کنم مشاوره ازدواج راه حل است.

به این به عنوان هشداری از سوی من فکر کنید، یک میانجی سابق طلاق، که ارجاعات خود را از مشاوران ازدواج دریافت کردم که مشتریان خود را ناکام گذاشتند. این برای کسانی است که به حد نیاز به کمک حرفه ای رسیده اند اما اطلاعات واقعی مورد نیاز برای درک اینکه چگونه و چرا خطرناک است تماس با مشاور ازدواج یا در صورت نیاز به کمک به کجا مراجعه کنند را ندارند.

اما ادامه مطلب من این را ننوشتم که مشاوران ازدواج را که به عنوان مردم مثل بقیه هستند، کنار بگذارم. من آن را نوشتم زیرا جایگزین هایی برای مشاوره ازدواج سنتی وجود دارد که آنچه را که برای ازدواج نیاز دارید به شما می دهد.

بیایید با یک سوال منطقی شروع کنیم.

از یک متخصص ازدواج چه انتظاری باید داشت؟

اینجوری بزار انتظارات شما از سایر متخصصان چیست ؟

یک مثال زمانی است که با ماشین خود مشکل دارید.
شما به دنبال یک مکانیک معتبر و صادق هستید.  کسی که واجد شرایط تشخیص، و رفع هر گونه مشکل است. و در صورت لزوم علت آنها را بیابید و رفع کنید.

به عنوان مثال، اگر لاستیک‌های شما به‌طور ناهموار کچل می‌شوند، فقط نمی‌خواهید لاستیک‌ها را تعویض کنید، یا همیشه آنها را تعویض خواهید کرد. اینکه چه چیزی باعث پوشیدن ناموزون آنها می شود باید مشخص شود. شما می خواهید دریابید که چرا این اتفاق می افتد.

این می تواند تراز، فشار لاستیک، یا ... مهم نیست که علت چیست، شما انتظار دارید یک "حرفه ای" چیزهای خود را به اندازه کافی بداند که به شما بگوید.

همین نوع انتظارات برای یک لوله کش، تعمیرکار کامپیوتر، دندانپزشک یا پزشک معقول است.

در مورد سلامت جسمانی شما، بیشتر مردم پیشنهاداتی را بر اساس آخرین تحقیقات می‌خواهند تا به بهبود از آن نقطه به بعد کمک کنند. مانند زمانی که متخصص بهداشت دندان به شما می‌گوید بیشتر از نخ دندان استفاده کنید، یا پزشک به شما می‌گوید که از ضد آفتاب استفاده کنید. و به دلایل عملی، انتظارات شما از مشاوره تقریباً همیشه برآورده خواهد شد. این کاری است که آنها انجام می دهند

متخصصان می دانند چه چیزی اشتباه است، می توانند به شما بگویند چرا چیزی شکسته است، آن را تعمیر کنند و پیشنهاداتی برای مراقبت بهتر ارائه دهند. این چیزی است که آنها را به عنوان متخصصان قابل اعتماد تعریف می کند.

"مجموعه دانش" اساس هر حرفه ای است

دلایل قابل اعتماد بودن آنها ارتباط زیادی با "مجموعه دانش" ثابت برای حرفه خاص آنها دارد. "مجموعه دانش" همه موارد فوق را تعریف می کند و متخصصان از آن به عنوان بخشی از کار خود استفاده می کنند. هیچ "بال زدن آن" وجود ندارد.

داشتن مجموعه ای از دانش قابل اعتماد ضروری است. این بدان معناست که دانش زیادی وجود دارد و پروتکل‌ها «آزمایش» زیادی دارند. همچنین به این معنی است که آموزش مداومی وجود دارد که با مجموعه دانش همراه است. همه مدارس مکانیک خودرو، به عنوان یک مثال ساده، تقریباً یکسان هستند.

همه حرفه ها عموماً دارای همان اطلاعات تحت اللفظی هستند که در زمینه خاص خود از آنها استخراج می کنند. این یک انتظار ناگفته و مهم است. تجربه یک امتیاز است.

مشکل بزرگ این است که مشاوره ازدواج "استاندارد" نیست

بیشتر مردم به طور طبیعی انتظار دارند که دانش و آموزش برای مشاوران ازدواج نیز دقیق و ثابت باشد. آنها انتظار دارند که یک مشاور ازدواج از "مجموعه ای از دانش" استفاده کند که همه درمانگران از آن بهره می برند... اما اینطور نیست.

این ممکن است شما را شگفت زده کند، زیرا معمولاً شناخته شده نیست. اما آموزش روانشناسی برای مشاوره ازدواج استاندارد نیست.

هر مدرسه روانشناسی روش خاص خود را برای آموزش آنچه که برای تدریس انتخاب می کند دارد . آنها مکاتب «اجماع» را به اشتراک می گذارند، نه دانش مبتنی بر واقعیت. به طور موثر، و اگرچه این یک روش "خام" برای بیان این موضوع است، اما همه آنها از آن حمایت می کنند.

بدتر از همه، هیچ "مدرسه ای برای مشاوره ازدواج" وجود ندارد . هر فردی که آموزش روانی خود را کامل می‌کند و مجوز دریافت می‌کند یا ساعت‌ها زیر نظر یک درمانگر کار می‌کند، می‌تواند و اغلب انجام می‌دهد، مشاوره ازدواج ارائه دهد.

آنها مجبور نیستند ازدواج کرده باشند، یا هیچ آموزش "واقعی" ویژه ازدواج داشته باشند. درمانگرانی که برچسب "MFT" یا خانواده درمانگر ازدواج دارند، به روشی جهانی آموزش ندیده اند. باز هم، زیرا هیچ رویکرد جهانی در حرفه "نرم" آنها وجود ندارد.

در برخی موارد، یک درمانگر در 20 سالگی، مجرد و بی‌تجربه است، در حالی که برای دریافت مجوز و کار خود کار می‌کند. ترسناک است!

در موارد دیگر، ممکن است ناآگاهانه با یک درمانگر "مجربه" مواجه شوید که در سومین یا چهارمین ازدواج ناراضی خود قرار دارد. شما نمی دانید آنها ممکن است "نگاه عاقلانه" داشته باشند. ممکن است با توجه به سن و سال و رفتار تمرین شده آنها فکر کنید که آنها واقعاً ازدواج را درک می کنند. شما ممکن است خیلی در اشتباه باشید.

زیرا هیچ مدرک "عملی" وجود ندارد. حداقل چیزی که بیشتر مردم برای کمک به ازدواج مفید می دانند، هیچ راهی برای دانستن آن وجود ندارد. آنها می توانند هر چیزی را که می خواهند به شما بگویند.

به یاد داشته باشید، این یک تجارت است. روانشناسان فقط مردم هستند نه مقدسین. مانند هر کسب و کار دیگری، "خریدار مراقب باشید" باید در فرآیند بررسی گنجانده شود.

سایر مشاغل دارای صلاحیت های خاص و قابل اعتمادتری برای شاغلین خود هستند

برای پزشکی و سایر مشاغل، ثبات در آموزش مبتنی بر "مطالعات" دو سو کور و نظریه های اثبات شده است.

اما درمانگران به مطالعات "بنیادی" اشاره می کنند که به طور خاص به مشکلات ازدواج مربوط نمی شوند و شاخص های خوبی برای درمان ارائه نمی دهند.

آنها مانند مطالعات پزشکی نیستند که طبق استانداردهای علمی غربی «بی عیب و نقص» هستند. مطالعات روان‌شناختی در بهترین حالت، غالباً بر اساس ایده‌هایی است که آنها یافته‌اند، و در سایر مطالعات «سست» که توسط هیئت علمی «پذیرفته شده‌اند» هستند. هیچ چیز ثابت نمی شود.

شما نمی خواهید موفقیت ازدواج خود را بر اساس درمان های مبتنی بر این نوع مطالعات به خطر بیندازید.

مرحله «تهویه» را به خاطر دارید، زمانی که به مردم گفته شد «همه چیز را رها کنید»؟ آن ایده نسبتاً احمقانه (با عرض پوزش برای کلمه احمقانه، اما توصیف دقیق تری وجود ندارد) نیز مبتنی بر "مطالعات" بود. اکنون تنها «سرگیجه‌آورترین» روان‌شناس پیشنهاد می‌کند که تخلیه شود.

"مطالعاتی که روانشناسان تولید می کنند تنها زمانی مفید هستند که داده های "سخت" محور باشند، برای دانش آماری. مثلا چند نفر بیش از یک بار طلاق می گیرند یا اینکه کدام دسته بالاترین میزان طلاق را دارند. یا اینکه چه تعداد از کودکان از خانواده های سالم خودکشی می کنند در مقایسه با کودکانی که در خانه های تقسیم شده بزرگ شده اند (تفاوت بسیار بزرگتر از آن چیزی است که تصور می شود).

داده‌های سخت برای سازمان‌هایی مانند سازمان ما خوب است، زیرا مشاوران ما می‌توانند به والدین بگویند که در صورت طلاق، فرزندانشان چگونه رفتار خواهند کرد. تفاوت بین کودکانی که در خانه‌های دوپارچه بزرگ شده‌اند در مقابل خانه‌های سالم، صرفاً حدس و گمان نیست. ما داده ها را داریم (بار اضافه شده بر روی بچه ها عظیم است!).

به دلیل آن مطالعات مفید ما چیزهای زیادی می دانیم، اما آنها به "درمان" منجر نمی شوند. روانشناسان و پلیس ها نباید فقط به این دلیل که شغلشان بالاتر از میانگین طلاق است، تغییر حرفه بدهند و اصلاً این آمار به ما نمی گوید که چگونه مشکلات ازدواج را درمان کنیم. آنها هیچ سرنخی در مورد علل واقعی مشکلات زناشویی ارائه نمی دهند (که من می توانم، و انجام می دهم، به طور دقیق آن را بیان کنم).

«داده‌های آماری» نمی‌توانند «علل» ازدواج‌ها و طلاق‌های ناراضی را توضیح دهند. درک ازدواج بر اساس داده ها غیرممکن است. برای این کار باید ازدواج را از دیدگاه «عملیاتی» درک کنید.

وقتی صحبت از دلایل موفقیت یا شکست ازدواج ها می شود، درمانگران چیزی جز حدس های «تحصیلی» ندارند . یا مال خودشون یا مال دیگران به اینکه به چه کسی اعتماد می کنند، بر اساس شخصیت خود، تا حد زیادی تعیین می کند که آنها چه چیزی را مشروع می دانند. بنابراین، همانطور که می توانید جمع آوری کنید، اساس ایده ها، تشخیص ها و درمان های آنها کاملا تصادفی است.برای مشاوره ازدواج در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

بر اساس تجربه شخصی من، با تعداد زیادی درمانگر، پیدا کردن دو نفری که در مورد هر «تشخیص» خاص موافق باشند، دشوار است. زمانی که من درمانگران را به صورت گروهی آموزش می‌دادم، آنها گاهی درباره اینکه پروتکل‌های من «سخت» هستند، اظهار نظر می‌کردند. آنها خندیدند و گفتند که تلاش من برای "ثبات" نگه داشتن آنها مانند گله داری گربه بود.

 

زایمان طبیعی چیست؟

برای روشن بودن، چیزی به نام "تولد غیر طبیعی" وجود ندارد. تجربه تولد هر کس منحصر به فرد خواهد بود. بنابراین وقتی مردم به "زایمان طبیعی" اشاره می کنند، اغلب به طور خاص به زایمان با استفاده از داروهای ضد درد اشاره می کنند.

زایمان طبیعی همچنین می تواند به معنای اتخاذ رویکردی مبتنی بر سلامتی در روند زایمان باشد. به طور کلی، این بدان معنی است که زایمان خود به خود شروع می شود، نه اینکه آن را القا کند، و اجازه می دهد روند با کمترین مداخله طی شود. به عبارت ساده، زایمان طبیعی در مورد زایمان با سرعت بدن شما است.

اپیدورال چیست؟

اپیدورال یک تزریق بی حسی در قسمت پایین کمر است که اعصاب شما را از کمر به پایین بی حس می کند – به همین دلیل است که گاهی اوقات به آن بلوک اپیدورال می گویند. اپیدورال یکی از رایج ترین داروهای مسکن است که در هنگام زایمان استفاده می شود.

بی حسی اپیدورال معمولاً از طریق یک کاتتر در جریان مداوم یا دوز قابل تکرار تحویل داده می شود تا راحتی شما در طول زایمان ثابت بماند. اما قبل از قرار دادن اپیدورال، متخصص بیهوشی ناحیه را بی حس می کند. بنابراین ممکن است اولین ضربه را احساس کنید، اما قرار دادن اپیدورال معمولاً آسیبی نمی‌بیند.

هنگامی که در حال زایمان هستید، تقریباً در هر زمانی که بخواهید می توانید اپیدورال را انجام دهید. بسیاری از افراد پس از گشاد شدن دهانه رحم به حدود 4-5 سانتی متر در مرحله اول زایمان، اپیدورال را انتخاب می کنند - این درست قبل از شروع زایمان فعال است. اگر هشت سانتی متر یا بیشتر گشاد شده اید، به احتمال زیاد تیم مراقبت شما زمان کافی برای انجام اپیدورال نخواهد داشت.

مزایا و معایب زایمان طبیعی

فواید زایمان طبیعی

یکی از مزایای اصلی زایمان بدون اپیدورال - یا به طور کلی با حداقل داروها - عوارض جانبی بالقوه کمتر برای شما و کودکتان است.

سایر مزایای زایمان طبیعی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس قوی کنترل، توانمندی و موفقیت - هیچ راه درست یا نادرستی برای زایمان وجود ندارد و برخی از افراد از مدیریت درد خود رضایت شخصی دارند. مصرف دارو برخی از احساسات را کسل کننده یا بی حس می کند، بنابراین مصرف بدون آن ممکن است باعث شود به طور کلی احساس ارتباط بیشتری با این تجربه داشته باشید.
  • توانایی تغییر وضعیت زایمان - از آنجایی که داروهای ضد درد به کاهش احساسات دردناک کمک می کنند، بسیاری از افراد در صورت اجتناب از آنها می توانند آزادانه تر حرکت کنند. به عنوان مثال، اگر موقعیت خاصی ناراحت کننده است، آن را می شناسید و تا زمانی که موقعیت بهتری پیدا نکنید، می توانید آن را تنظیم کنید. تغییر وضعیت همچنین می تواند به پیشرفت زایمان شما کمک کند و به نوزاد کمک می کند تا در موقعیت مناسبی برای لگن شما قرار گیرد.
  • پتانسیل زایمان، زایمان و بهبودی سریع‌تر - برای برخی افراد، زایمان طبیعی ممکن است سریع‌تر انجام شود. در حالی که به عوامل مختلفی بستگی دارد، مانند میزان آرامش شما، در برخی موارد داروها می توانند با انقباضات تداخل کنند و زایمان را طولانی کنند.

خطرات احتمالی زایمان طبیعی

البته بزرگترین عیب زایمان طبیعی یا بدون دارو، زایمان و زایمان بدون کمک داروی مسکن است. هر تولدی با سرعت خاص خود پیشرفت می کند و هر فردی زیبایی و درد را به روش خود تجربه خواهد کرد.

سایر مشکلات احتمالی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • زایمان طولانی‌تر – برای برخی از افراد، مضطرب بودن، استرس‌زا بودن و یا صرفاً خسته بودن می‌تواند باعث طولانی‌تر شدن پیشرفت زایمان شود. و گاهی اوقات قرار گرفتن کودک شما می تواند زمان و ناراحتی بیشتری را به زایمان شما اضافه کند.
  • درد می تواند تجربه کلی زایمان را از بین ببرد - همانقدر که زایمان جادویی است، درد قدرتمند است. اگر درد زایمان شما به خصوص قوی است، ممکن است شما را از تمرکز بر لحظه ای که می خواهید باز دارد.
  • به هر حال ممکن است به دارو نیاز داشته باشید – در صورت بروز عارضه ای، مانند نیاز به سزارین برنامه ریزی نشده ، برای انجام ایمن جراحی، داروی ضد درد ضروری است.

همچنین توجه به این نکته مهم است که زایمان طبیعی ممکن است برای همه امکان پذیر نباشد. اگر شرایط پزشکی خاصی دارید یا بارداری شما پرخطر تلقی شده است، تیم مراقبت شما ممکن است برای اطمینان از ایمنی شما و کودکتان، زایمان طبیعی را توصیه کند.

مزایا و معایب اپیدورال

فواید زایمان اپیدورال

بزرگترین مزیت اپیدورال بدون شک تسکین درد در حین زایمان و از طریق زایمان است. پس از 10 تا 20 دقیقه لازم برای تأثیرگذاری اپیدورال، بسیاری از افراد متوجه می شوند که اپیدورال تجربه زایمان آسان تر و کم استرس تری را برای آنها فراهم می کند.

سایر مزایای زایمان با اپیدورال می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تسکین درد انعطاف پذیر – اگر از اپیدورال برای زایمان استفاده می کنید، دوز و بی حسی ناشی از آن بسته به میزان تسکین مورد نیاز می تواند افزایش یا کاهش یابد. این می تواند شامل کنترل پمپ دارویی خود با فشار یک دکمه باشد.
  • تسکین درد غیر خواب‌آلود - بسیاری از افراد اپیدورال را انتخاب می‌کنند زیرا دردشان را تسکین می‌دهد و آن‌ها را آرام می‌کند، در حالی که همچنان به آن‌ها اجازه می‌دهد در طول زایمان و زایمان بیدار و هوشیار بمانند.
  • یک طرح پشتیبان – اگر برای زایمان طبیعی برنامه‌ریزی کرده‌اید، اما درد بسیار زیاد است، اگر در یک مرکز زایمان بیمارستانی زایمان می‌کنید، همچنان می‌توانید یک داروی اپیدورال یا سایر داروهای مسکن دریافت کنید. اگر یک مرکز زایمان مستقل را برای زایمان خود انتخاب کرده اید ، اپیدورال معمولاً یک گزینه نیست. بنابراین، اگر نظر خود را تغییر دهید، باید به یک بیمارستان محلی منتقل شوید.

خطرات اپیدورال

اپیدورال، مانند هر داروی ضد درد، با عوارض جانبی همراه است - این همان چیزی است که اکثر مردم هنگام تصمیم گیری درباره آن نگران هستند. اپیدورال به طور کلی بی خطر در نظر گرفته می شود و عوارض آن غیر معمول است، اما برخی از افراد ممکن است مواردی مانند سردرد یا حالت تهوع را تجربه کنند.

سایر مشکلات بالقوه اپیدورال می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • ممکن است امکان پذیر نباشد - اگر شرایط پزشکی خاصی دارید، زایمان شما خیلی سریع پیشرفت می کند، یا متخصص بیهوشی در دسترس نیست، ممکن است نتوانید اپیدورال را انجام دهید - اگرچه گزینه های دیگری مانند اکسید نیتروژن هنوز در دسترس هستند.
  • تحرک محدود – از آنجایی که اپیدورال پایین تنه شما را بی‌حس می‌کند، تا زمانی که دارو از بین می‌رود، نمی‌توانید آزادانه حرکت کنید تا وضعیت خود را تغییر دهید یا با خیال راحت بایستید. گاهی اوقات این باعث کندی زایمان می شود.
  • مشکل در فشار دادن و زایمان طولانی مدت - برای برخی افراد، تاثیر قوی اپیدورال می تواند احساس انقباضات و فشار را در طول زایمان سخت تر کند. همچنین، اگر نوزاد در وضعیت غیرطبیعی نسبت به لگن قرار دارد، اپیدورال ممکن است خارج شدن از این وضعیت را برای کودک چالش برانگیزتر کند. این ممکن است به معنای نیاز به مداخله برای کمک به پیشرفت زایمان باشد.
  • کاهش فشار خون - گاهی اوقات اپیدورال می تواند باعث کاهش فشار خون در حین زایمان شود که ممکن است ضربان قلب کودک شما را کاهش دهد. با این حال، از آنجایی که این عارضه جانبی احتمالی به خوبی درک شده است، تیم مراقبت شما اقداماتی را برای مدیریت جریان خون به نوزاد شما انجام خواهد داد تا آن را جبران کند.

آیا می توانم در زایمان خیلی دور باشم تا اپیدورال دریافت کنم؟

بله اگر به بیمارستان رسیدید و تا هشت سانتی متر یا بیشتر گشاد شده اید، ممکن است برای دریافت اپیدورال خیلی فاصله داشته باشید. در این موارد، ما تمام تلاش خود را می کنیم تا اپیدورال را به موقع انجام دهیم تا تسکین داده شود، اما ممکن است قبل از آمدن نوزاد وقت نداشته باشیم.

خبر خوب این است که شما پیشرفت خوبی داشته اید! و تیم مراقبت های بهداشتی شما با شما کار خواهند کرد تا تعیین کنند چه گزینه هایی دارید. هنگامی که در پایان اتساع هستید، اغلب به مرحله فشار دادن نزدیک می شوید و به زودی با کودک خود ملاقات خواهید کرد.

نحوه انتخاب بین زایمان طبیعی و اپیدورال (یا چیزی در این بین)

آیا بارداری شما پرخطر محسوب می شود؟

اگر بارداری پرخطری دارید، ممکن است زایمان طبیعی بهترین گزینه نباشد.

به عنوان مثال، اگر در انتظار دوقلو هستید، یا اگر شرایط سلامت خاصی مانند فشار خون بالا یا دیابت دارید، ممکن است به عنوان یک بارداری پرخطر یا پیچیده در نظر گرفته شوید. در این موارد، تیم مراقبت شما ممکن است یک مداخله پزشکی را توصیه کند تا مطمئن شود که تجربه زایمان شما تا حد امکان ایمن است.

اوتیسم که اختلال طیف اوتیسم (ASD) نیز نامیده می شود ، یک وضعیت پیچیده رشدی است که بر نحوه تعامل، برقراری ارتباط، یادگیری و رفتار افراد تأثیر می گذارد. افراد مبتلا به ASD تفاوت هایی در عملکرد مغز خود دارند که می تواند بر رفتار و تعاملات اجتماعی آنها تأثیر بگذارد.

اوتیسم قبل از 3 سالگی ظاهر می شود و در طول زندگی فرد ادامه می یابد. این یک اختلال طیفی است، به این معنی که افراد را به طرق مختلف و درجات مختلف تحت تاثیر قرار می دهد
برای ارتباط با بهترین روانپزشک کودک در تهران با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید.

افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است مشکلات زیر را داشته باشند:

ارتباط. ارتباط و درک افکار و احساسات دیگران ممکن است برای فرد مبتلا به اوتیسم دشوار باشد. این باعث می‌شود که آنها نتوانند خود را با کلمات یا از طریق حرکات، حالات چهره و لمس بیان کنند.

یادگیری. اوتیسم می‌تواند با مشکلات یادگیری، از جمله رشد مهارت‌ها با سرعت نابرابر همراه باشد. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به اوتیسم ممکن است در برقراری ارتباط مشکل داشته باشد، اما در هنر، موسیقی ، ریاضیات یا چیزهایی که شامل حافظه است به طور غیرعادی خوب باشد. به همین دلیل، آنها ممکن است به خصوص در آزمون های تجزیه و تحلیل یا حل مسئله خوب عمل کنند.

انتقال ها افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است با تغییرات و تغییرات در برنامه روزانه خود دست و پنجه نرم کنند.

تحریک حسی. آنها همچنین در نحوه واکنش آنها به ورودی های حسی مانند صدا، نور، لباس یا دما تفاوت هایی دارند. علاقه شدید و بیش از حد متمرکز به موضوعات یا اقدامات یکی دیگر از علائم رایج ASD است.

در حال حاضر کودکان بیش از هر زمان دیگری مبتلا به اوتیسم تشخیص داده می شوند. اما آخرین اعداد ممکن است به دلیل افزایش آگاهی و تغییر در نحوه تشخیص آن بیشتر باشد، نه به این دلیل که کودکان بیشتری به این اختلال مبتلا هستند. دانشمندان بیشتر در مورد رابطه بین ژنتیک، عوامل محیطی و عوامل بیولوژیکی در رابطه با ASD کشف می کنند.

 

گاهی اوقات، افراد مبتلا به اوتیسم در بزرگسالی تشخیص داده می‌شوند، حتی اگر از اوایل کودکی به این بیماری مبتلا بوده‌اند. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که علائم اوتیسم به اندازه کافی جدی نباشد که بر زندگی روزمره یک فرد تأثیر بگذارد.

مداخله زودهنگام به بهبود رشد کودکان مبتلا به ASD کمک می کند، که همچنین ممکن است عملکرد روزانه را در بزرگسالی آسان تر کند.

 

 

 

اوتیسم روی هر فرد متفاوتی تأثیر می گذارد. گاهی اوقات افراد از اصطلاحات "با عملکرد بالا" و "کم کارکرد" برای توصیف اوتیسم شخصی استفاده می کنند. اما این برچسب ها می توانند توهین آمیز باشند.

مردم اغلب به طور غیررسمی از این برچسب ها برای توصیف اوتیسم شخصی استفاده می کنند، حتی اگر آنها اصطلاحات پزشکی نیستند.

 

اوتیسم کم عملکرد چیست؟

حدود 30 درصد از افراد مبتلا به اوتیسم دارای ناتوانی ذهنی نیز هستند. این بدان معنی است که آنها ممکن است در کارهای روزمره به کمک نیاز داشته باشند و گاهی اوقات قادر به زندگی به تنهایی نیستند. بسیاری از مردم این را "اوتیسم کم عملکرد" ​​می نامند.

اوتیسم با عملکرد بالا چیست؟

افراد دیگر ممکن است اوتیسم با علائم کمتر آشکار داشته باشند. آنها اغلب در مدرسه خوب عمل می کنند و مشکلات کمتری در برقراری ارتباط دارند. مردم معمولاً این را "اوتیسم با عملکرد بالا" یا اصطلاح قدیمی، سندرم آسپرگر می نامند.

انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) سه سطح شدت ASD را در DSM-5 معرفی کرد، کتاب راهنمای متخصصان سلامت برای تشخیص اختلالات روانی. این سطوح سطح حمایت از افراد مبتلا به اوتیسم را بر اساس رفتارها و نیازهای ارتباط اجتماعی او توصیف می کنند:

  • سطح 1: خفیف، نیاز به حمایت دارد
  • سطح 2: متوسط، نیاز به حمایت قابل توجه (یا عمده).
  • سطح 3: شدید، نیاز به حمایت بسیار قابل توجهی دارد

برای صحبت در مورد اینکه اوتیسم چگونه بر فردی تأثیر می گذارد، می توانید از عباراتی مانند "مهم تر" یا "کمتر مهم تر" استفاده کنید. بهتر است از یک فرد مبتلا به اوتیسم یا مراقب او بپرسید که چگونه ترجیح می دهد وضعیت خود را توصیف کند.

 
 

علائم اوتیسم معمولاً قبل از 3 سالگی کودک ظاهر می شود. برخی از افراد از بدو تولد علائم را نشان می دهند.

علائم اوتیسم

  • عدم ارتباط چشمی
  • طیف محدودی از علایق یا علاقه شدید به موضوعات خاص
  • انجام دادن کاری بارها و بارها، مانند تکرار کلمات یا عبارات، تکان دادن به جلو و عقب، یا بی قراری با اشیا (مانند چرخاندن کلید چراغ)
  • حساسیت بالا به صداها، لمس ها، بوها یا مناظری که برای افراد دیگر عادی به نظر می رسد
  • نگاه نکردن یا گوش ندادن به دیگران
  • وقتی شخص دیگری به شما اشاره می کند به چیزها نگاه نکنید
  • عدم تمایل به در آغوش گرفتن یا در آغوش گرفتن
  • مشکلات در درک یا استفاده از گفتار، حرکات، حالات چهره یا لحن صدا
  • صحبت کردن با صدای آواز، صاف یا روباتیک
  • مشکل در سازگاری با تغییرات روال

برخی از افراد مبتلا به اوتیسم نیز ممکن است تشنج داشته باشند . اینها ممکن است تا دوران نوجوانی شروع نشوند.

علائم اوتیسم در بزرگسالان

در بزرگسالان، اوتیسم ممکن است به روش های خاصی ظاهر شود. علائم رایج می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • مشکل در درک آنچه دیگران فکر می کنند یا چه احساسی دارند
  • انتخاب تنهایی یا داشتن زمان سختی در دوست یابی
  • اضطراب در مورد فعالیت های اجتماعی
  • حفظ یک برنامه روزانه و ناراحت شدن در صورت تغییر
  • برای بیان احساستان مشکل دارید
  • به معنای واقعی کلمه یا درک نکردن طعنه
  • رکیک، بی علاقگی، یا بی ادبانه با دیگران بدون هیچ معنایی
 

سایر علائم اوتیسم در بزرگسالان می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • اجتناب از تماس چشمی
  • عدم درک نشانه های اجتماعی یا "قوانین"
  • نزدیک شدن بیش از حد به دیگران یا ناراحت شدن اگر کسی بیش از حد به شما نزدیک شود یا شما را لمس کند
  • علاقه شدید به چیزهای خاص
  • برداشتن جزئیات کوچک، بوها، صداها یا الگوهایی که دیگران نمی دانند
  • می خواهید قبل از انجام کارها با دقت برنامه ریزی کنید

علائم اوتیسم در کودکان

کودکان ممکن است علائم متفاوتی از اوتیسم را نشان دهند. آنها ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  • تا 9 ماهگی به نام آنها پاسخ نداده است
  • عدم نشان دادن حالات صورت تا 9 ماهگی
  • عدم تمایل به انجام بازی های ساده (مانند pat-a-cake) تا 12 ماهگی
  • در 12 ماهگی از حرکات (مانند تکان دادن سلام) استفاده نمی کند
  • نمی‌فهمد دیگران تا ۲۴ ماهگی غمگین یا عصبانی هستند
  • تا 36 ماهگی متوجه نمی شود یا نمی خواهد به بچه های دیگر برای بازی بپیوندد
  • تا 60 ماهگی برای شما آواز نمی خواند، اجرا نمی کند یا نمی رقصد
  • اسباب‌بازی‌ها را به ترتیب خاصی ردیف می‌کند و در صورت تغییر ترتیب ناراحت می‌شود
  • علایق وسواسی نشان می دهد
  • بدن خود را تکان می دهد، دستان خود را تکان می دهد یا به صورت دایره ای می چرخد
  • تاخیر در زبان، حرکت، یادگیری یا مهارت های شناختی
  • عادات عجیب خوابیدن یا خوردن
  • ترس کمتر یا بیشتر از چیزهایی که معمولاً انتظار می رود

تحریک

تحریک یک رفتار خود تحریک کننده است، مانند تکان دادن دست و بازو، تکان دادن، چرخیدن، چرخش، پریدن، ضربه زدن به سر، یا سایر حرکات بدن مشابه. همچنین می‌تواند شامل استفاده مکرر از یک شی، مانند تکان دادن یک نوار لاستیکی، چرخاندن یک رشته، لمس چیزی با بافت خاص و موارد دیگر باشد.

 

افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است برای تفریح، کاهش کسالت یا کنار آمدن با استرس یا اضطراب تحریک شوند. همچنین می تواند به آنها در تنظیم سطح ورودی حسی کمک کند. برای مثال، آنها ممکن است سیمی را بچرخانند تا بتوانند آن را تماشا کنند یا روی یک صدا تمرکز کنند تا بتوانند صدای بلند یا استرس زا دیگری را کوک کنند.

فروپاشی اوتیسم

گاهی اوقات، یک فرد مبتلا به اوتیسم ممکن است تحت تأثیر یک موقعیت قرار بگیرد و نتواند راهی برای واکنش پیدا کند. این می تواند باعث ریزش آنها شود. فروپاشی چیزی بیش از یک عصبانیت است – این یک پاسخ سیستم عصبی است که فرد مبتلا به اوتیسم نمی تواند آن را کنترل کند. آنها ممکن است گریه کنند، جیغ بزنند، یا با لگد زدن، مشت زدن یا گاز گرفتن از نظر فیزیکی رفتار کنند. آنها ممکن است به طور کامل خاموش شوند و به هیچ وجه پاسخ ندهند. ذوب شدن واکنش فیزیکی بدن به یک تجربه حسی یا احساسی طاقت فرسا است.

 

سئو کلاه سفید به معنای پیروی از "قوانین" است. به سادگی، شما فقط از تاکتیک های اخلاقی استفاده می کنید و از دستورالعمل های موتور جستجو پیروی می کنید.برای مشاوره طراحی سایت درلاهیجان و سئو سایت در لاهیجان با محدثه خجسته تماس بگیرید

سئو کلاه سیاه چیست؟

سئو کلاه سیاه به معنای استفاده از روش های خطرناک است. شما از تاکتیک‌هایی استفاده می‌کنید که می‌توانند (و صادق باشیم، انجام دهند). تا زمانی که این کار را نکنند. این موارد از استفاده از تاکتیک‌هایی که برخلاف دستورالعمل‌های موتورهای جستجو هستند تا فعالیت‌های خطرناک‌تر (که می‌تواند منجر به اقدامات دستی شود ) را شامل می‌شود.

اما، می گوید چه کسی؟

این به خودی خود یک موضوع قانونی نیست. پیروی نکردن از دستورالعمل های گوگل غیرقانونی نیست. اگرچه اگر در حال انجام برخی از تاکتیک‌های بسیار شرورانه سئو (مثلاً هک) گرفتار شوید، ممکن است با مشکلات قانونی روبرو شوید.

هیچ نهاد حاکمیتی وجود ندارد که تعیین کند چه چیزی در عملکرد سئو اخلاقی نهفته است.

این صرفاً یک اجماع عمومی بین متخصصان سئو بر اساس دستورالعمل‌هایی است که توسط نزدیک‌ترین سازمان‌هایی که به یک نهاد حاکم ارائه می‌کنیم.

موتورهای جستجو

تمرین خوب و بد در سئو چیست؟

تنها قوانینی که در سئو باید رعایت کنیم قوانینی است که موتورهای جستجو به ما داده اند.

در پایان روز، این پلت فرم آنها است.

موتورهای جستجو تصمیم می گیرند چه شرایطی را برای نمایش در آن رعایت کنند.

الگوریتم های مورد استفاده توسط موتورهای جستجوی اصلی در طول سال ها برای مبارزه با دستکاری آشکار و غیر مفید نتایج جستجو توسعه یافته اند.

آنها آنجا هستند تا وب سایت هایی را که برخلاف روح سیستم های رتبه بندی هستند، دستگیر کنند.

موتورهای جستجو تعیین می کنند که چه چیزی بازی جوانمردانه و چه چیزی رفتار غیرقانونی است.

دستورالعمل های گوگل

گوگل به دلیل داشتن دستورالعمل‌های وب مستر کاملاً واضح که توسط متخصصان سئو برای شناسایی مواردی که می‌تواند یک وب‌سایت را در صورت کشف در آب داغ قرار دهد، استفاده می‌کند، شناخته شده است.

گوگل توجه ما را به « دستورالعمل‌های کیفیت » جلب می‌کند، دستورالعمل‌هایی که «متداول‌ترین اشکال رفتار فریبنده یا دستکاری» را نشان می‌دهند.

در این دستورالعمل‌ها، ما شاهد فعالیت‌هایی مانند «پوشش»، «صفحات درگاه» و «محتوای خراش‌شده» هستیم.

این دستورالعمل ها مستقیماً به تغییرات الگوریتم های گوگل در طول سال ها مربوط می شود.

پنگوئن، پاندا و Payday همگی شامل اقداماتی برای کاهش حضور وب‌سایت‌هایی در SERP‌هایی هستند که از دستورالعمل‌ها پیروی نمی‌کنند.

تفاوت بین کلاه سیاه و کلاه سفید

تفاوت اصلی بین سئو کلاه سیاه و کلاه سفید در این است که آیا شما بر اساس دستورالعمل های موتورهای جستجو کار می کنید.

ممکن است نکات ظریفی در دستورالعمل ها وجود داشته باشد که به نظر شما نامشخص باشد، اما آیا برای رعایت دستورالعمل ها یا دور زدن آنها تلاش می کنید؟

سئو کلاه خاکستری چیست؟

مانند بسیاری از سئو، نظرات متفاوتی در مورد چیستی سئو کلاه خاکستری وجود دارد.

به صفحه اول نتایج گوگل در مورد "سئو کلاه خاکستری چیست" نگاهی بیاندازید و مقالاتی را با ترکیبی از تعاریف مشاهده خواهید کرد که به طور کلی در دسته های زیر قرار می گیرند:

  • این ترکیبی از تکنیک های کلاه سفید و کلاه سیاه است.
  • این تاکتیکی است که در حال حاضر کلاه سفید یا سیاه است، اما با تغییراتی در روش کار موتورهای جستجو می‌تواند در آینده برعکس شود.

هر دوی این تعاریف یک اشتراک دارند.

سئوی کلاه خاکستری نه کلاه سیاه است و نه کلاه سفید، بلکه چیزی در وسط است.

یا در حال انتقال بین این دو، یا مخلوطی از این دو.

این یک خط تار است.

کاری نیست که شما با کمال میل به گوگل اطلاع دهید که در حال انجام آن هستید.

چیزی نیست که شما باید به طور خودکار برای آن جریمه شوید.

این لزوما تمرین بدی نیست، اما با هدف پیشروی در رتبه‌بندی انجام می‌شود.

چرا این تعاریف مهم هستند؟

اساساً استفاده از اصطلاحات کلاه سفید، سیاه و خاکستری دلخواه است.

کاری که مسلماً انجام می دهد این است که به متخصصان سئو کمک می کند تا زمانی که روی وب سایت هایی کار می کنند که متعلق به آنها نیستند، کنترل داشته باشند.

تکنیک‌های کلاه سیاه، تکنیک‌هایی که عمداً برخلاف دستورالعمل‌های موتور جستجو هستند، خطراتی را به همراه دارند.

به این ترتیب، وب‌سایت‌هایی که برخلاف دستورالعمل‌ها هستند، ممکن است با ممنوعیت کامل یا جزئی از موتور جستجو جریمه شوند.

اگر وب سایت متعلق به شما نباشد، بسیار جدی است.

اگر کسب و کاری دیگر از طریق منبع اصلی ارگانیک آن پیدا نشود، ممکن است باعث از دست دادن بزرگترین منبع درآمد خود شوید.

در غیاب یک نهاد حاکم، مشتریان متخصصان سئو چیز زیادی برای رفتن ندارند، به جز:

در حالی که وارد سال جدید می شویم و تصمیمات خود را می گیریم، می خواستم به ابتدا برگردم و به این سوال پاسخ دهم که آیا شما کاندیدای خوبی برای درمان روانکاوی هستید؟
چه قبلاً هرگز در هیچ شکلی از روان‌درمانی نبوده‌اید یا می‌توانید خود را یک جانباز درمان بنامید، امیدوارم تا پایان این پست بتوانید به این سؤال پاسخ دهید، "آیا روانکاوی برای من مناسب است؟"
همه کاندیدای مناسبی برای درمان روانکاوی نیستند. برخی از افراد به دنبال تسکین علائم هستند - آنها فقط می خواهند از آنچه در بدنشان می افتد خلاص شوند، یعنی علائم اضطراب ، بی خوابی، مشکلات تمرکز، افسردگی ، هر چه که باشد. این معمولاً از طریق داروهایی که توسط روانپزشک معالج تجویز می شود انجام می شود. بسیاری از انواع روان درمانی نیز در این دسته قرار می گیرند.
اما در روانکاوی، ما به این علائم روانپزشکی تکراری به عنوان تظاهرات ناخودآگاه در بدن نگاه می کنیم. به سادگی، آنچه را که نمی توان از طریق زبان بیان کرد، به شکل یک شکایت فیزیکی، رفتاری یا روان تنی به ارگانیسم راه پیدا می کند - «شب ها نمی توانم بخوابم»، «نمی توانم تمرکز کنم»، «من در روابط با مشکلاتی مواجه هستم.
برای ورود به سفر روانکاوانه خودکاوی، افراد باید آماده باشند تا مسئولیت آنچه در بدنشان اتفاق می افتد را بپذیرند، بنابراین وجود ضمیر ناخودآگاه را بپذیرند .
افرادی که کاندیدای خوبی برای درمان روانکاوی هستند، به جای تلاش برای یافتن راه حلی بیرونی برای یک مشکل درونی، می خواهند پاسخ را در درون خود بیابند.
وقتی به آن فکر می‌کنید، به هر حال این چیز بدی نیست – قبول مسئولیت وضعیت روانی خود به این معنی است که شما بر آن کنترل دارید، که به نوبه خود به این معنی است که اگر بخواهید می‌توانید آن را تغییر دهید .
چرا می گویم "اگر این کار را می کنی؟" زیرا در روانکاوی لزوماً فرض نمی کنیم که فردی که تحت روانکاوی قرار می گیرد تغییر کند . در واقع، تغییر هدف اصلی ما در روان درمانی روانکاوانه نیست، به همین دلیل است که ما معمولاً تکالیف خانه نمی دهیم، تکنیک ها را آموزش نمی دهیم یا اهدافی را دنبال نمی کنیم. این درک این است که ما در روانکاوی دنبال هستیم .
معمولاً اتفاق می افتد که افراد در نتیجه درمان روانکاوانه تغییر می کنند، اما گاهی اوقات ترجیح می دهند این کار را نکنند. آنها آگاهی و درک خاصی از علائم خود به دست می آورند، مسئولیت آنها را بر عهده می گیرند. و حتی ممکن است همان الگوها را ادامه دهد. تفاوت در این است که در مقابل یک فرآیند ناخودآگاه به یک فرآیند آگاهانه تبدیل می شود.
با این حال، علائمی که در ابتدا فرد را به درمان کشاندند معمولاً از بین می روند زیرا فرد دیگر به آنها «نیازی» ندارد. من می گویم "نیاز" زیرا در روانکاوی، ما معتقدیم که علامت نوعی مکانیسم مقابله، یک استراتژی دفاعی، یا یک تاکتیک بقا است که توسط ناخودآگاه به عنوان راه حلی برای مشکلی ایجاد شده است که در غیر این صورت بسیار طاقت فرسا، دردناک یا تهدیدکننده است.
این دلیل دیگری است که چرا ما همیشه نمی خواهیم از شر این علامت خلاص شویم. ما از آن به عنوان نوعی ارتباط از ناخودآگاه استقبال می کنیم. ما به آنچه مردم در روان درمانی روانکاوانه می گویند با گوش های متفاوتی گوش می دهیم که با تجربه خودمان از گوش دادن به ناخودآگاه خود در روانکاوی آموزش دیده ایم.
بنابراین، سؤالی که ما از مراجعان احتمالی در جلسات اولیه می‌پرسیم این است که آنها چه چیزی را امیدوارند که از درمان خارج شوند . و پاسخی که ما در اکثر موارد به دنبال آن هستیم این است که بدانیم چه چیزی در درون خود باعث می‌شود آنها به این شکل باشند. و سپس سفر آغاز می شود…